نسلها عوض شدند، سبک زندگی تغییر کرده، و کسبوکار دگرگون شده. حالا برای اینکه گوشی دستتون بیاد به این جمله دقت کنین:
پارسال با هم دستهجمعی رفته بودیم زیارت!
لازم به معرفی نیست اما به هر حال:
-ترانه زیارت، عباس قادری :-) (لینک آهنگ فت و فراوون تو گوگل هست)
الآن وقتی این جمله رو میشنویم سریع به ذهن متبادر میشه که یه جایی توی شمال رفتند و یه امامزادهای هم اونجا بوده و اصل قضیه شمال بوده نه زیارت. علت این که شمال به ذهنمون میاد اینه که برای تفریح رفته بودند زیارت؛ نه برای هدف خداپسندانه تجدید بیعت با اولیاء الله
البته الآن یه مقداری دست مردم باز شده و برای تفریح جاهای دیگهای به جز زیارت هم میرند. این شد که ما هم بر خلاف پارسال و سالهای قبلش که با هم دسته جمعی رفته بودیم زیارت، هفتهی پیش با هم دستهجمعی رفته بودیم کیش.
از اونجایی که من و بیشتر رفقا اصفهانی بودند، مهمترین قضیه، حتی قبل از شروع سفر پول بود آقا، پول. این شد که من و بقیه رفقا گشتیم دنبال اینکه مظنه بازار چنده. اوایل فکر میکردیم که این آژانسهای مسافرتی پدرسوخته میان و هواپیما و هتل رو چارتر میکنند و یه تخفیفی هم این وسط به ما میدن و بازی برد-برد میشه. اما با تلاشهای طاقتفرسایی که پای همین کیبورد داشتم متوجه شدم که زهی خیال باطل! این آژانسها اسم تور رو میذارن 3 شب و 4 روز اما در عمل 3 شب و 2 روزه. اما نکته مهمتر توی هزینهای هست که برای هتل و هواپیما میدید. برای توضیحات بیشتر به گفتگوی ویژه خبری بعد از خبر 22:30 توجه فرمایید:
- مجری (آقای حیدری): شما ادعا میکنید که آژانسهای مسافرتی در توری که ارائه میدن کمفروشی میکنند. لطفاً در مورد این ادعاتون توضیح بدید.
- مهمان برنامه (من): زمان پرواز تورها به سمت کیش حدود 4 تا 6 عصر هست که عملاً وقتی به کیش میرسید روز اول شما از بین رفته. زمان برگشت اونها هم ساعت 1 بعد از ظهر هست و بنابراین مجبورید از ساعت 10:30 صبح اقدام به جمعکردن وسایل و رفتن به فرودگاه بکنین. با این کار آژانسها عملاً روز اول و آخر رو از شما میگیرند.
- اما اونها به هر حال ارزش افزودهای اضافه میکنند و اون این هست که شما دغدغه بلیت و هتل رو ندارید.
- [من با ژست تبلیغاتی] الآن شما میتونین بلیت و رزرو هتلتون رو از سایت جاباما انجام بدین و هر هتل و هر ساعت پروازی رو که بخواید با قیمت معقول و حتی کمتر از تور پیدا کنید. [من با ژست انقلابیگری] پس چرا علیه استثمار آژانسهای مسافرتی بورژوا قیام نکنیم؟
در نهایت این شد که ما اولین قیامگران علیه بورژوازی آژانسهای مسافرتی بودیم و بلیت رفت رو برای ساعت 9 صبح و برگشت رو برای 8:15 شب خریدیم و برنامه رو از 3 شب و 2 روز به همون 3 شب و 4 روز واقعی گسترش دادیم. اما بعداً به شکر خوردن افتادیم و مثل اکثر انقلابها خواستیم به روش پیشینیان برانداختهشده برگردیم که البته زود جمعش کردیم و به خیر گذشت.
در واقع اصل قضیه شکرخوری ما برمیگرده به گرونیهای کیش. به طور خلاصه بخوام بگم شما میتونین توی شهر خودتون همه تفریحها و خوراکیها (به جز تفریحهای دریایی از حَیِّز انتفاع ساقط شده) رو با هزینه کمتر انجام بدین. حتی شمال هم مشابه بیشتر این تفریحها اما ارزونترش هست.
ما سعی کرده بودیم که هزینه بلیت هواپیما و هتل رو به حداقل برسونیم و برای همین ارزونترین هتل 3 ستاره کیش رو رزرو کردیم که هتل جامجم باشه. توی خرید بلیت هواپیما هم اولویت اول ساعت بود و اولویت دوم قیمت.
توضیح بیربط برای آزادکردن ذهن: «بلیط» غلطه و املای صحیح اون «بلیت» هست و اگه نمی دونین باید بگم که شما برای کنکور درست نخونیدن
ماجرای هواپیما
هواپیمای رفتمون مال شرکتی بود که احتمالاً شما هم مثل ما اسمش رو نشنیدین: «ساها» در واقع این شرکت طبق تحقیقات میدانی یکی از همسفرها کلاً 2 تا هواپیما ناقابل داره که ما یکیش رو سوار شدیم و ایشون از نوع 737 تشریف داشتند.
از اونجایی که شهردار سابق تهران سعی داشت تهران رو شبیه به شهرهای مدرن کنه و تا حدی هم در این زمینه موفق بود، یک خط مترو به سمت فرودگاه مهرآباد احداث کرد که برای این ورود به اون باید به ایستگاه «بیمه» توی خط زرد برید. (هیچ وقت شماره خطها رو یاد نگرفتم و هیچوقت به مشکل نخوردم. ظاهراً شمارهها جز توی اسناد فنی به هیچ دردی نمیخورند) از اونجایی که ما هم صبح میخواستیم بریم فرودگاه به این نتیجه رسیدیم که مترو از خیابون خلوتتر، سریعتر و ارزانتر هست. خط متروی فرودگاه مهرآباد دو تا ایستگاه داره: ایستگاه ترمینال 1 و 2 و استگاه ترمینال 4 و 6. (فکر کنم بقیه ترمینالها ول معطلند) من قبلاً یکی دو بار دیگه هم با مترو به فرودگاه رفته بودم و یادم بود که توی ایستگاه بیمه روی یه بنر چاپ شده که برای هر هواپیمایی باید به کدوم ترمینال رفت. این شد که با خیال راحت رفتیم اونجا. اما روی بنر اسم ساها چاپ نشده بود و فقط یه بابایی زحمت کشیده بود و خیلی ریز اسم ساها رو با خودکار توی ردیف ایستگاه 4 و 6 اضافه کرده بود. حیف که یادم رفت ازش عکس بگیرم.
توی مترو با خودمون گفتیم که برای اطمینان از تأخیر داشتن! هواپیما، سایت فرودگاه رو چک کنیم. ماجرا از وقتی پلیسی شد که پرواز ما اصلاً توی لیست سایت فرودگاه نبود. در اصل حتی شماره پرواز ما وجود خارجی نداشت. پرواز ما فکر کنم که 154 بود ولی از هواپیمایی ساها به کیش پرواز 153 بود در ساعت 13:45 نه 9 صبح! رفقا بعد از کلی گشتن، این پرواز رو توی پروازهای ورودی پیدا کردند نه خروجی! به هر حال با قلبی آرام و دلی مطمئن رفتیم فرودگاه و دیدیم که پرواز برقراره.
اگه نامردی نکنم هواپیماش در حد میانگین هواپیماهای ایران بود و خیلی هم بد نبود. من، هم بهتر از این سوار شده بودم و هم بدتر. پذیراییشون هم بدک نبود. هواپیماشون ظاهراً قبلاً مال اردن بوده. ما از اونجایی فهمیدیم که کارت پرواز یه شرکت اردنی توش بود و پشت صندلیهاش هم به عربی نوشته بود کمربندهاتون رو ببندید که موجبات فرح ما رو فراهم کرد. توضیحات بیشتر در شکل زیر هویداست.
کارت پرواز شرکت اردنی که در هواپیما بود
نوشته پشت صندلیها به عربی
هتل جامجم کیش
ارزونترین هتل سهستاره حاضر در بخش تجاری شهر کیش. این خلاصه توصیف هتل جامجم بود. اما در کل چند تا نکته جالب داشت. اولی اینکه ما یه اتاق چهارتخته گرفته بودیم و خدا خدا میکردیم که چهار تا تخت یکنفره (یا به قول خارجیا سینگل) داشته باشه، هر چند که امیدوار نبودیم. اما در کمال ناباوری اتاق ما اینطور بود. البته مطمئن بودیم که دو تا تخت دو نفره هم نخواهد داشت
دوم اینکه به جد معتقد بودند که برای اتاق چهار تخته دو تا حوله بزرگ و یک حوله کوچیک باید گذاشت نه 4 تا حوله بزرگ و یه تعدای حوله کوچیک. جلّ الخالق!
سوم اینکه فشار آب دوشش کم بود و امکان گربهشور رو میگرفت و برای ما که برنامهمون جای نفسخور نداشت کار رو سخت میکرد. (برنامه ما انقدر جای نفسخور نداشت که بعضاً توی همون پاساژها نمازمون رو میخوندیم!)
چهارم اینکه این بندهخداها چندان هم نامرد و گرونفروش نبودند. کلاً هتلهای کیش گرون بود. به نظرم اصلاً اتاق چهار تخته شبی 300 هزار تومن نمیارزید.
پنجم این که محاسن هتل در همون توصیف خلاصه اومده و به نظرم هنوز بهترین گزینه برای انتخاب بود.
پینوشت: این پست به همراه دو پست بعدی سهگانهای از سفرنامه کیش هست که همه با هم نوشته شدند، اما به دلیل طولانی شدن مطلب (کلاً حدود 4800 کلمه) تصمیم گرفتم که تقسیمشون کنم تا خوندن اون راحتتر باشه. قسمت دوم رو میتونید در این لینک و قسمت سوم رو هم اینجا بخونید.